رسم زمانه است
اگر نرم باشی
تو را له میکنند
اگر خشک باشی
تو را میشکنند . . .
رسم زمانه است
اگر نرم باشی
تو را له میکنند
اگر خشک باشی
تو را میشکنند . . .
داغ دل ماست غزه امروز
چون کربوبلاست غزه امروز
گویا که دوباره آل طاها
مجروح دوصد بلاست امروز
خون میچکد از دو چشم زهرا (س)
در و مکان عزاست امروز
خدایا این چه غوغایی است اینجا
که گوید با شما درد دل ما
اماما رفتنت آتش به جان زد
نه تنها جان که بر روح جهان زد
رحلت امام خمینی تسلیت باد
ارتحال رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه
حقا ًضایعه ای جبران ناپذیر و صدمه ای بزرگ بود؛
او زنده است تا اسلام ناب محمدی (ص) زنده است و او زنده است
تا پرچم عظمت اسلام و وحدت مسلمین و نفرت از ظالمین بر افراشته است.
ولادت سه نور ولایت بر شما مبارک
ماه میلاد سه پرچم دار عشق
دلبر و دلداده و دلدار عشق
ماه میلاد سه ماه عالمین
سید سجاد و عباس و حسین(ع)
شعبان شد و پیک عشق از راه آمد
عطر نفس بقیه الله آمد
با جلوه سجاد و ابوالفضل و حسین
یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد
سلام اى چارمین نور الهى
کلیم وادى طور الهى
تو آن شاهى که در بزم مناجات
خدا مى کرد با نامت مباهات
تو را سجاده داران می شناسند
تو را سجده گزاران می شناسند
*ولادت امام سجاد علیه السلام بر شما مبارک*
روشنگر آفتاب،عباس آمد/تفسير زلال آب،عباس آمد/خيزيد،گل آريد و گل افشانيد/زيرا که گل بوتراب،عباس آمد.
فرزند دلير حيدر آمد/عباس امير لشکر آمد/مي خواست نشان دهد ادب را/يک روز پي از برادر آمد.
دو ماه از دو افق در دو شب تجلّي کرد / يکي شهنشه دوران،يکي امير سپاهش
دو گوهر از دو صدف از دو بحر گشت نمايان / يکي چراغ هدايت،يکي معين و گواهش
يکي حسين و يکي ناصر حسين،ابوالفضل / که جان خويش به کربلا بداد به راهش
فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال
هم محمد هم امیرالمؤمنین هم مجتباست
چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین
کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست
*ولادت امام حسین (ع) بر شما مبارک*
مبعث؛یعنی وساطت تو میان بنده و معبود.
یا رسول اللّه! دستانم را بگیر
تا بتهای باقیمانده دلم را بشکنم
که خدای تو خریدار دلشکستگان است.
سالروز انتخاب شدن محمد مصطفی (ص) برای پیامبری
از سوی خداوند متعال بر همه مسلمانان جهان مبارک باد.
مهر را روشنی از روی تو افروختن است
ماه را حسن ز رخسار تو آموختن است
گُل به پیش گُل رخسار تو ای رشک بِهشت
همچو خاری است که شایسته آن سوختن است
مبعث رسول اکرم پیشاپیش بر شما و خانواده گرامیتان مبارک باد.
ماه فرو ماند از جمال محمّد
سرو نباشد به اعتدال محمّد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر با کمال محمّد
** بعثت پیامبر پیشاپیش بر شما مبارک باد **
سلام بر مبعث،بهاریترین فصل گیتی!
سلام بر مبعث،فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت!
سلام بر مبعث؛نوید تزکیه انسانهای شایسته از زشتیها.
سلام بر مبعث؛روزی که گلهای ایمان در گلستان جان انسان شکوفا شد!
سلام بر مبعث،نوید وحدت حقطلبان جهان از خاستگاه وحی!
سلام بر مبعث،پیام خیزش انسان،از خاک تا افلاک!
سلام بر مبعث،انفجار نور و ظهور همه ارزشها در صحنه حیات بشر!
سلام بر مبعث،جشن بزرگ ستمدیدگان و بی یاوران!
سلام بر مبعث،جاری کننده چشمه ایمان و عدالت در کویر خشک زمین!
سلام بر مبعث،پایهگذار حکومت صالحان در عرصه خاک!
سلام بر مبعث،عید بزرگ نجات از حیرت و سرگردانی،عید ختم ناامیدی!
سلام بر مبعث،عید تمایز عدل و ظلم،عید بیداری و تعهّد،عید هدایت!
پیشاپیش عید سعید مبعث،آغاز راه رستگارى و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت،مبارک باد.
پيامبر فرمود :
سه مرتبه قل هو الله بخوان مثل اين است که قرآن را ختم کرده ای .
برای مومنان آمرزش بخواه تا همگی آنان را خوشنود کنی .
با فرستادن صلوات من و ديگر پيامبران شفيع تو خواهيم شد .
با گفتن ذکر سبحان الله,الحمدالله,لا اله الا الله و الله اکبر مثل
اينکه حج و عمره به جای آورده ای .
همیشه میزنند وسط خال ...
چه با خطابه ! ! ! !
چه با قناسه ! ! ! !
از امام
حسین علیه السلام سوال شد:
دوست بهتر است یا برادر ؟
ایشان به عباس علیه السلام اشاره کردند و فرمودند:
دوستی که برادر باشد.....
« کلید » حسن روحانی
درد و درمان،کلید روحانی / سخت و آسان،کلید روحانی !
خضر دوران،جناب روحانی / آب حیوان،کلید روحانی
مرد و زن هر دو عاشقش هستند / حور و غلمان،کلید روحانی
دست رعیت کلید روحانی / دست سلطان کلید روحانی !
نرسد ناگهان،زبانم لال / دستشیطان کلید روحانی
در تمامی عرصهها بیشک / مرد میدان،کلید روحانی
به نبرد ایستاده لشگر قفل / با دو گردان کلید روحانی
از عبایش طلوع کرد شبی / ماه تابان،کلید روحانی
توی دستش گرفت و بالا برد / گفت:هان! هان! کلید روحانی
بچه از روبهروی تلویزیون / گفت:مامان!کلید روحانی
عارفان حقزنان به هم گفتند: / شاه عرفان کلید روحانی
به عزیزان کسی شنیدم گفت: / ای عزیزان! کلید روحانی
روز بعدش نوشته بود کسی / پشت نیسان،کلید روحانی
توی سمنان،کلید روحانی / در خراسان،کلید روحانی
هم به گیلان رسیده شهرت او / هم به گرگان،کلید روحانی
می خورد هم به قفل استان ها / هم به تهران،کلید روحانی
گشتهام دورِ سرزمینم را / کل ایران،کلید روحانی !
ماندهام تا کنون چرا اصلا ً / مانده پنهان کلید روحانی ؟؟؟
به گمانم که بوده تا الان / زیر گلدان،کلید روحانی
ای سخنران سخن که می رانی / بوق و فرمان کلید روحانی
بوق و فرمان که هیچ باید گفت: / میل گاردان کلید روحانی
میخ آری، ولی نخواهد رفت / توی سیمان کلید روحانی
یک نفر کرد توی سیمان، شد / درب و داغان کلید روحانی
نان ما آجر است گرچه شده است / آجرش نان،کلید روحانی
ساقیا میدهی به ما پس کی / جامی از آن کلید روحانی ؟؟؟
یا به باغم مریز دانه قفل / یا بباران کلید روحانی
هر سه تایش هزار تومان است / مفت و ارزان،کلید روحانی
کمتر از لنگه کفش کهنه که نیست / در بیابان کلید روحانی
مصرعی محض واج آرایی / کشک کاشان کلید روحانی
طبع ما ته کشیده و رفته است / رو به پایان کلید روحانی
نیتم شعر بود و آخر شد / کش تنبان کلید روحانی
لاجرم قفل ما و دست شما / آه یاران! کلید روحانی...!!!!
تو رو خدا نجاتمون بدید...
شهدا شرمنده ایم...
درخواب و خیال هم نرفتیم به جنگ
بی رنج و ملال هم نرفتیم به جنگ
مانسل سپید بخت سوم بودیم!
از راه شمال هم نرفتیم به جنگ!
شهدا شرمنده ایم... بخدا شرمنده ایم
حضرت موسی علیه السلام در كوه طور، در مناجات، به خدای خود عرض كرد:
یا اله العالمین؛ ای خدای جهانیان،
خطاب آمد: لبیك.
سپس عرض كرد: یا اله العارفین؛ ای خدای عارفان،
جواب آمد: لبیك.
آنگاه صدا زد: یا اله المطیعین؛ ای خدای اطاعت كنندگان،
ندا آمد: لبیك.
بعد صدا زد: یا اله العاصین؛ ای خدای گناهكاران،
این مرتبه سه لبیك شنید... لبیك،لبیک،لبیک....
حضرت موسی علیه السلام عرض كرد:حكمت آن چیست كه برای گناهكاران سه لبیك گفتی؟ پاسخ
آمد: ای موسی! عارفان به معرفت خود، نیكوكاران به كار نیك خود و مطیعان به
اطاعت خود اعتماد دارند، ولی گناهكاران جز به فضل من امیدی ندارند. اگر از
درگاه من ناامید گردند، به درگاه چه كسی پناه برند؟؟؟
یا اله العاصین...
.
.
.
باز آی هر آنچه هستی باز آی...
گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی...
این درگه ما درگه نومیدی نیست...
این درگه ما درگه نومیدی نیست...
این درگه ما درگه نومیدی نیست...
صد بار اگر توبه شکستی باز آی...
خدایـــا!
به بزرگیـــــت قســـم …
توعکس های دست جمعی …
جای هیچ پدر و مـــــادری رو خــالی نذار …
آمیـــــن......
دلم شده غرق سرور و شعف
کعبه شده بهر علی یک صدف
مرغ دلم رها شده به سوی
ایوان باصفای شاه نجف
.
.
.
میلاد امام علی (ع) آغازگر اشاعه عدالت و مردانگی و معرف
والاترین الگوی شهامت و دیانت، بر عاشقانش مبارک باد . . .
ای پدر ای بهترین آهنگ زیبای غزل
ای پدر ای سرزمین پای و عشق زحل
ای پدر ای مهربان سر افراز زندگی
نام جاوید تو ماند بر زمین و زندگی
.
.
.
پدرم روزت مبارک
پدر جان،باش و با بودنت باعث بودن من باش؛از صمیم قلب دوستت دارم . . .
امام على عليه السلام :
امام على عليه السلام :
تمام كارهاى نيك،حتّى جهاد در راه خداوند،در برابر امر به معروف و نهى از منكر،چون دميدنى است به دريايى موّاج .
امام جواد عليه السلام فرمود:
همانا جانها و مالهايمان از موهبتهاى گوارا و امانتهاى سپرده خداوند است، هر چه بخواهد، با خوشحالى وخرسندى از آنها بهره مندمان مى گرداند، و هر چه را كه بخواهد، با دادن ثواب و پاداش مى گيرد، آنكه بى تابيش بر تحمل و استقامت وى افزون شود، اجر او از بين رفته است و از اين حالت به خدا پناه مى بريم.
امام جواد عليه السلام،در پاسخ به سؤال از مرگ؛فرمود:
همان خوابى است كه هر شب به سراغ شما مى آيد،جز اينكه مدتش طولانى است و انسان از اين خواب بيدار نمى شود مگر در روز رستاخيز.پس،مرده كسى است كه در خواب خود انواع شادى هاى بى شمار و انواع ترس و وحشت هايى كه قادر به شمارش آنها نيست مى بيند.حال [بنگر] چگونه است حال آنكه در خواب شاد است و آنكه در آن دچار ترس و هراس است؟ اين است مرگ؛پس خود را براى آن آماده سازيد.
روش زندگي با مردم :
با مردم آنگونه معاشرتكنيد، كه اگر مرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد، با اشتياق سوي شما آيند. (حكمت 10)
و حال ما مختاریم! که از ولایت حمایت کنیم یا نه!
و حال ما مختاریم! تا زمانی که صلح و صفا است از ولایت دم بزنیم و گاه فتنه و بلا، تقیه کنیم!
و حال ما مختاریم! چرا که زین پس دنیا به کام نخواهد بود و اوضاع بر کسانی که از ولایت دم می زنند
و شیعه مولا هستند سخت تر خواهد شد.
و حال ما مختاریم! علوی باشیم،حسینی باشیم، مهدوی باشیم یا در کنار حرملهها بایستیم!
حاجي جون...
آخه فدات شم چرا منو با خودت نبردي؟؟
چرا تو بايد الان كنار حوض كوثر باشي و من تو لجنزار دنيا گرفتار؟؟؟
حاجي جون مغزم داره سوت ميكشه... بدجوري تب كردم...
آخه بدبختي اينه كه حتي نميتونم همين ساحل گيسوم يا انزلي كه تو چند قدميمه برم و يه تني
به آب بزنم و تبم بيفته... آخه قربونت برم ... من برم دريا... ايناااااااااااا كجا برن؟؟؟
هنگام جابهجايي يا رفتن و رسيدن به عمليات و موقع مرخصي رفتن به شهر،به طور دسته جمعي براي به سلامت بازگشتن به جبهه و شركت مجدد در عمليات همه با هم آيةالكرسي را قرائت ميكردند و خود را با پوشش حفاظتي حق تعالي بيمه مينمودند. (1)
1- آيات
كريم 255 الي 257 سورهي بقره
به روم نیار بی معرفتیامو،راهمو گم کردم،نیتم خرید متاع دنیا و آرایش گناه از اون برج بلند شهربود،منتهی چون مسیر طرح ترافیک بود،میانبر زدم و راه و گم کردم،تو کوچه باریک پایین شهر یه پیرمرد با یه کیسه مچاله برام دست تکون داد،صدای ضبطو کم کردم و سوارش کردم
پیش دستی کرد و سلام کرد.
نگاهش نافذ،صداش خسته،دستاش لروزن،بهم گفت خدا خیرت بده جوون.
راه افتادم گفتم کجا میری پدر جان،
گفت میرم دیدن پسرام،
گفتم خدا حفظشون کنه،گفت ممنونم
گفتم کجا پیادت کنم راحتی؟
گفت هر جا که راحتی؟
گفتم هر جا شما امر کنید
گفت اگه به امر منه پس برو بهت میگم
گفت سه تا پسر دارم
محمد
حسن
حسین
گفتم خدا برات نگهشون داره
گفت زنده باشی جوون
گفت ۲۷ سال پیش،شب عاشورا،تو حسینیه خط جمع شدیم
محمد میخوند
حسن گریه می کرد
حسین سینه میزد
صبح عاشورا
محمد شیمیایی شد دیگه نخوند
حسن مفقود شد غریب موند
حسین شهید شد بی سر بود
عرق سرد به تنم نشست
نگاش کردم
لبخند رضایت داشت گفتم حاجی شرمنده ام
گفت دشمنت،اشکام مثل روزای خوش هیئت سرازیر شد،اخه خیلی وقت بود اشک باهام قهر کرده بود
زدم کنار
دست گذاشت رو شونم گفت رسیدیم من پیاده میشم
گفتم کجا ؟
گفت آسایشگاه جانبازای شیمیایی
میرم پیکر محمدمو تحویل بگیرم ....
وای خدا من،دنیای ساختگیم تو یه خیابون باریک ویراونه شد
سرمو بالا کردم
حاجی تو دود اسپند محو شد
رو سر در نوشته بودن
خداحافظ رفیق…
میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل،صدیقه کبری،
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم.
دو ماه از شروع جنگ تحميلي گذشته بود.يك شب بچه ها خبر آوردند كه يك بسيجي اصفهاني در ارتفاعات كاني تكه تكه شده است. بچه ها رفتند و با هر زحمتي بود بدن مطهر شهيد را درون كيسهاي گذاشتند و آوردند.
آن چه موجب شگفتي ما شد، وصيتنامه ي اين برادر بود كه نوشته بود: «خدايا! اگر مرا لايق يافتي، چون مولايم اباعبدالله الحسين (ع) با بدن پاره پاره ببر.»
راوي : خاطره ای از بسيجي؛محمد
تعداد صفحات : 6